خانه | ارتباط |  مدیریت |بازدید امروز:0 |  بازدید د?روز:2

 

Truth is so simple. So why doesn"t everybody know it? Because it"s too simple.   Because we have our preconceived notions about what truth is or what it should be.

 

حقیقت بسیار ساده است. پس چرا همه حقیقت را نمى دانند؟ زیرا بیش از حد ساده است. زیرا ما براى خود از حقیقت و آنچه که باید باشد پیش فرض ها و تصوراتى ساخته ایم.

 

 

 

When you ask for truth and your heart is pure, divine spirit will take you one step closer, home to God.

 

هنگامى که با قلبى خالص در طلب حقیقت هستید، روح الهى شما را یک قدم به منزلگاه خداوند نزدیک تر خواهد کرد.

 

 

The principles of spirit are embedded in the literature and in the life of our culture. Truth is never hidden. It is always available for the soul who wants to take the next step.

 

اصول روح الهى در ادبیات و روح فرهنگ ما نهفته است، حقیقت هرگز پنهان نیست و همیشه در دسترس هر روحی است که بخواهد قدم بعدى را بردارد.

 

 

Life is a mystery until we come to the path of divine spirit and begin to understand that we can be the creators of our own world.

 

تا زمانى که در مسیر روح الهى قدم بگذاریم و به این درک برسیم که مى توانیم خالق جهان خویش باشیم، زندگى در پردۀ ابهام باقى مى ماند.

 

 

When you ask God, "Please show me truth", and you haven"t used your talent today, you can"t expect to find the greater talents, the greater truth, tomorrow.

 

هنگامى که از خدا مى خواهى حقیقت را به تو نشان دهد، در حالى که از استعدادهاى خود استفاده نکرده اى، چگونه مى توانى فردا انتظار کشف استعدادهاى درخشان تر و حقایق عظیم تر را داشته باشى.

 

 

The window of heaven is what all truth seekers are trying to open.

 

پنجرۀ بهشت همان چیزى است که تمامى جویندگان حقیقت در تلاش، براى گشودنش هستند.

 

 

Earth is a classroom that brings about the spiritual maturity of soul. When its education is completed, it must decide for it what belongs to the realm of timeless truth and that is merely a subterfuge a shadow of truth.

 

زمین کلاس درسى است که روح را به بلوغ معنوى مى رساند. وقتی تحصیلات روح در اینجا تمام شود، خود باید تصمیم بگیرد که چه چیز به قلمرو حقیقت جاودان تعلق دارد و چه چیز سایه اى از حقیقت است و ترفندى بیش نیست.

 

 

Whenever you"re in doubt about any action, ask yourself: Is it true? Is it necessary? Is it kind? You can also ask what love would do now.

 

هنگامى که در موردى شک دارید، از خودتان بپرسید: آیا حقیقت دارد؟ آیا لازم است؟آیا با مهربانى همراه است؟ همچنین مى توانید از خود بپرسید، اگر عشق جاى من بود چه مى کرد؟

 

 

 

 

 

Before you can improve your life and find a measure of happiness, you must learn to do one thing every day out of pure love. That means, don"t expect anything in return nether thanks or happiness. Pick that occasion carefully. Then, whatever that one act of giving of yourself to someone else is, do it with all your heart.

 

پیش از آنکه بتوانید زندگى خود را بهبود ببخشید و معیارى براى شادى به دست آورید، باید بیاموزید هر روز کارى را با عشقى خالصانه انجام دهید. به این معنى که در قبال آن انتظار قدر دانى یا خوشحالى طرف مقابل را نداشته باشید. آن موقعیت را به دقت برگزینید و به خاطر داشته باشید هر کارى که براى دیگرى انجام مى دهید باید از صمیم قلب باشد.    

 

 

 

Learn to give, without ever thinking of a reward. That"s how to find the treasures of heaven.

 

روش یافتن گنج هاى بهشتى این است که یاد بگیرید بدون هیچ چشم داشتى ببخشید.